میان پوست

معنی کلمه میان پوست در فرهنگستان زبان و ادب

{mesoderm} [زیست شناسی] 1. لایۀ زایندۀ میانی جنین که بین روپوست و درون پوست قرار دارد و از آن بافت پیوندی و عضلات و استخوان ها و دستگاه ادراری-تناسلی و دستگاه گردش خون پدید می آید 2. لایۀ میانی در پوشش خارجی خزه ها

جملاتی از کاربرد کلمه میان پوست

ازنشاط اهل دل ظاهرپرستان غافلند پسته دایم در میان پوست خندان می شود
آفتاب جمال دوست نمود مغز اندر میان پوست نمود
هستی میان پوست که از مغز بهترست عریان میان اطلس و شعری و ادکنی
در میان آن پریرویان نغز گوئیا باشد میان پوست مغز
تا که بر ما جمال دوست نمود مغز اندر میان پوست نمود
چشم مست او ندانستست انجامم هنوز در میان پوست همچون مغز بادامم هنوز