میان تهی

معنی کلمه میان تهی در لغت نامه دهخدا

میان تهی. [ ت ُ ] ( ص مرکب ) کاواک و میان خالی. ( ناظم الاطباء ). مجوف.مُسَحَّر. ( منتهی الارب ). کاواک. اجوف. مجوف. میان خالی. پوک. پوچ. بی مغز. کرو. میان کاواک. ( یادداشت مؤلف ). متخلخل : سبب آماسیدن وی آن است که او ( ملازه ) متخلخل و میان تهی است. ( ذخیره خوارزمشاهی ).
چون طشت میان تهی است خاقانی
زان راحتها که روح را باید.خاقانی ( دیوان چ سجادی ص 580 ).چون غاریقون کریه و منکر
وز تربد هم میان تهی تر.خاقانی.در کار توام به صبر مفکن کارم
کز صبر میان تهی تریم ما اینجا.خاقانی.به خنده گفت که سعدی سخن دراز مکن
میان تهی و فراوان سخن چو طنبوری.سعدی.نادان چون طبل غازی بلندآواز و میان تهی. ( گلستان ).
همه دعوی و فارغ از معنی
راست گوئی میان تهی جرسیست.سعدی.

معنی کلمه میان تهی در فرهنگ عمید

آنچه داخلش خالی باشد و چیزی در آن نباشد.

معنی کلمه میان تهی در فرهنگ فارسی

میان خالی کاواک : [ چون درجایی میان تهی باشیم و آواز دهیم ...]

جملاتی از کاربرد کلمه میان تهی

خرس قطبی شناگر ماهری است و می‌تواند با سرعت ۱۰ کیلومتر در ساعت شنا کند. موهای میان تهی خرس قطبی او را در شنا کردن و همین‌طور در برابر سرمای قطب کمک می‌کند. خرس قطبی در شکار خوک آبی مهارت خاصی دارد. او می‌گردد و سوراخی را که خوک برای رفتن به داخل آب روی یخ ایجاد کرده پیدا می‌کند و بعد با حوصله منتظر می‌ماند تا خوک برای نفس کشیدن به سوراخ برگردد. در این موقع به راحتی او را شکار می‌کند. لازم است ذکر شود که بومیان قطب شمال از پوست و گوشت خرس قطبی استفاده می‌کنند
بهشت طالبی آوازه بشنوی ز بهشت که جز مسخَرِ بانگِ میان تهی جرسی ست
چو وعده های تو زان شد میان تهی کمرت که خود حقیقت هستی ببرده یی ز میان
پر مشغله و میان تهی همچو دهل ای یک شبه همچو شمع و یک روزه چو گل
کنار حرص الا پر کجا توانی کرد تو از طمع که سه حرف میان تهی افتاد
عشق است میر قافله عالم وجود چرخ میان تهی جرس کاروان اوست
که هر باد را بست باید میان تهی کردن آن جایگاه کیان
برج انرژی (همچنین شناخته شده به عنوان برج انرژی فروباد، زیرا که هوا به سمت پایین برج جریان دارد) با ۱۰۰۰ متر طول و ۴۰۰ متر عرض، یک استوانه میان تهی با سیستم افشانه آب در بالای استوانه است. پمپ‌ها آب را به سمت بالای برج بالا می‌برند و آب را در داخل برج افشانه می‌کنند. تبخیر آب هوای خشک و داغ پیرامون بالای برج را خنک می‌کند. هوای خنک شده که اکنون چگالی آن بیشتر از هوای گرم خارج است، در استوانه پایین می‌آید و توربین در پایین برج را می‌چرخاند. توربین یک ژنراتور را می‌چرخاند که برق تولید می‌کند.
ایشان به یقین دریافته اند که دنیا و آخرت، خود مخلوق خداست و مهم ترین امور دنیا دو امر میان تهی است، خوردن و درآمیختن.
نیاز باید و طاعت نه شوکت و ناموس بلند بانگ چه سود و میان تهی چو درای؟
پلبها خواستند تا این قوانین برافتد، سنگینی بار دیون کاهش یابد، زمینهایی که در اثر جنگ فتح شده به‌جای آنکه به توانگران داده شود، میان تهی دستان پخش گردد، و همچنین پلبها حق دستیابی به مقامات قضایی و کاهنی، و اجازه زناشویی با برجستگان را دارا شوند و از میان فرمانروایان بالادست همواره یک تن نماینده ایشان باشد. سنا کوشید تا با جنگ‌افروزی آشوب را سرکوب کند. به سال ۴۹۴ ق. م جماعات بزرگی از پلبها به تپه مقدس بر کرانه رود آتیو کوچیدند و اعلام کردند تا زمانی که خواستهایشان برآورده نشود برای روم نه می‌جنگند و نه خدمت می‌کنند.
عطار ضعیف را ازین سر جز گفت میان تهی نشان چیست
زو کس آواز او بنشنودی گر نبودی میان تهی مزمار