موتاسیون

معنی کلمه موتاسیون در فرهنگ معین

(مُ ) [ فر. ] (اِ. ) استحالة عنصری ، جهش ، دگرگونی آنی .

معنی کلمه موتاسیون در فرهنگ عمید

= جهش

معنی کلمه موتاسیون در فرهنگ فارسی

( اسم ) استحاله عنصری جهش دگرگونی آنی مثلا آب بر اثر حرارت تا درجه معینی شکل مایع دارد و در درجه بخصوص تغییر شکل میدهد و از حالت میعان بحالت بخار تبدیل میشود . این تبدل سریع را موتاسیون گویند .

معنی کلمه موتاسیون در دانشنامه آزاد فارسی

موتاسیون (زیست شناسی). رجوع شود به:جهش
موتاسیون (موسیقی). موتاسیون (موسیقی)(mutation)
(یا: دگرش) در موسیقی ، هر یک از ایست های ارگ که یک زیرایی (زیروبم) غیر از زیراییِ طول موج معمولی (هشت فوت ) یا زیرایی مربوط به اکتاو (شانزده فوت ، چهار فوت ، دو فوت ، یا یک فوت ) تولید کند. مثلاً یک ایست کوینت (۲۲.۳فوت ) زیرایی ای برابر یک اکتاو و یک فاصلۀ پنجم بالاتر از کلاویه فشرده شده تولید می کند (یعنی کلاویه دو۴ صدای سل ۵ را می دهد). سایر ایست های دیگرساز به اندازۀ دو اکتاو و یک فاصلۀ سوم ، دو اکتاو و یک فاصلۀ پنجم ، یا دو اکتاو و یک هفتم بمل دار (کاسته ) صدا می دهند. این ایست ها به تنهایی نواخته نمی شوند، بلکه همراه با ایست های دیگری به کار می روند که صدای نت های متناسب با خود را می دهند.

معنی کلمه موتاسیون در ویکی واژه

استحالة عنصری، جهش، دگرگونی آنی.

جملاتی از کاربرد کلمه موتاسیون

نتیجتاً اوی مجبور به استعفا شد و در ۲۰۰۲ ماری ژرژ بافه به رهبری حزب رسید. در دورهٔ بافه حزب سیاست‌های جدیدی گرفت و از لا موتاسیون فاصله گرفت. پیروزی رای «نه» در رفراندوم سال ۲۰۰۵ در مورد قانون اساسی اروپا بر موفقیت حزب افزود زیرا این حزب در مبارزه برای رفراندوم مجدداً زنده شده بود و واحدهای حزبی با تبلیغ رای «نه» فعالیت کرده بودند.
چون بروز بیماری به علت موتاسیون ژنی می‌باشد بنابراین درمان قطعی برای این سندرم وجود ندارد فقط در نوع بیش جنبشی درمان های سندرم فعال سازی سلول های ماست کمک کننده است و درمان بیشتر به تسکین علائم و عوارض ناشی از این سندرم می‌پردازد.