متغیر پنهان

معنی کلمه متغیر پنهان در فرهنگستان زبان و ادب

{hidden variable} [فیزیک] هر پارامتر فرضی آزاد دسترس ناپذیری که با وارد کردن آنها در نظریۀ کوانتومی ماهیت غیرتعینی این نظریه متعین می شود

معنی کلمه متغیر پنهان در ویکی واژه

هر پارامتر فرضی آزاد دسترس‌ناپذیری که با وارد کردن آنها در نظریۀ کوانتومی ماهیت غیرتعینی این نظریه متعین می‌شود.

جملاتی از کاربرد کلمه متغیر پنهان

مشاهده شده بقیه متغیر پنهان پنهان هستند.
در پنجمین کنگره سلوی، که در اکتبر سال ۱۹۲۷ در بلژیک و با حضور همه فیزیکدانان مهم نظری آن زمان برگزار شد، لوئیز دو بروی نسخه خود را از یک نظریه متغیر پنهان جبرگرایانه (موج خودران) ارائه داد، ظاهراً از تلاش ناموفق اینشتین در اوایل سال بی‌خبر بود. در نظریه وی، هر ذره دارای یک «موج راننده» پنهان است که برای هدایت مسیر آن از طریق فضا کار می‌کند. این نظریه در کنگره به ویژه توسط ولفگانگ پائولی مورد انتقاد قرار گرفت، که د بروی به اندازه کافی نتوانست پاسخ وی را بدهد. د بروی اندکی پس از آن تئوری را کنار گذاشت.
در فیزیک، نظریه‌های متغیر پنهان پیشنهادی برای ارائه توضیحات جبرگرایانه از پدیده‌های مکانیک کوانتومی، از طریق معرفی موجودیت‌های فرضی غیرقابل روئیت است. وجود عدم قطعیت در برخی از اندازه‌گیری‌ها به عنوان بخشی از فرمول بندی ریاضی مکانیک کوانتومی فرض می‌شود. علاوه بر این، مرزهای عدم قطعیت را می‌توان با |اصل عدم قطعیت هایزنبرگ به صورت کمی بیان کرد.
فیزیکدانانی همچون آلن آسپکت و پل کویات آزمایش‌هایی را در این مورد انجام داده‌اند که انحراف از این نابرابری‌ها را تا ۲۴۲ انحراف استاندارد مشاهده کردند. این مسئله نظریه‌های متغیر پنهان محلی را رد می‌کند، اما نظریه‌های غیر محلی رد نمی‌کند. از لحاظ تئوری، می‌تواند مشکلات آزمایشی در مورد قضیه بل وجود داشته باشد که بر اعتبار یافته‌های تجربی تأثیر گذار است.
نظریه‌های عینی فروریختن از این نظر که تابع موجی و فرایند فروریختن را از نظر هستی‌شناسی، عینی می‌دانند با تعبیر کوپنهاگ متفاوتند. در نظریه‌های عینی، فروریختن به صورت تصادفی ("موضعی شدن خودبخودی") یا هنگامی اتفاق می‌افتد که به یک آستانهٔ فیزیکی رسیده شود و مشاهده نقشی در آن ندارد. پس این نظریه‌ها واقع‌گرایانه، غیر قطعی، و فاقد متغیر پنهان هستند. مکانیزم فروریختن به وسیلهٔ مکانیک کوانتومی استاندارد بیان نمی‌شود، که اگر قرار باشد این رهیافت درست باشد، این مکانیزم باید توسعه یابد. این به این معنی است که فروریختن عینی، بیشتر یک نظریه‌است تا یک تعبیر. نمونه‌هایی از این نظریه‌ها عبارتند از نظریهٔ جیراردی- ریمینی - وبر و تعبیر "پن روز".