مبارکشاه

معنی کلمه مبارکشاه در لغت نامه دهخدا

مبارکشاه. [ م ُ رَ ] ( اِخ ) آخرین فرزند از خاندان عباسی که پسر کوچکتر مستعصم خلیفه عباسی بود او را[ مبارکشاه را ] هلاکو به زوجه خویش بخشید و زوجه هلاکو اورا به خواجه نصیرالدین سپرد و خانی مغولی به او دادند و به این ترتیب دولت پانصد و بیست و پنجساله عباسی برافتاد. ( تاریخ مغول تألیف عباس اقبال ص 185 ). و رجوع به تاریخ ادبیات صفا ج 3 ص 5 و 121 شود.
مبارکشاه. [ م ُرَ ] ( اِخ ) مداح ایبک بوده است. این شعر از اوست :
چون بحمل شد زحوت ، خسرو سیارگان
لشکر نوروز شد، منتشر اندرجهان
تا گل سوری نمود دربر سوری لباس
ساری سیری نیافت هیچ ز بانگ و فغان
نطق سرایان بباغ پهلوی گل عندلیب
همچو مبارک شه است پیش جهان پهلوان
ایبک اتابک که نیست در همه عالم چنو
ترک همایون نسب گرد مبارک نشان.( از بدایعالازمان فی وقایع کرمان ص 77 ).
مبارکشاه. [ م ُ رَ ] ( اِخ ) دومین از سلاطین شرقی جونپور که از 802 تا 803 حکومت می کرده است. ( طبقات السلاطین ص 278 ).
مبارکشاه. [م ُ رَ ] ( اِخ ) محمدبن منصوربن سعیدبن ابوالفرج ، ملقب به مبارکشاه مشهور به فخر مدبر. از نویسندگان معروف اوایل قرن هفتم هَ. ق. است. نیای او ابوالفرج خازن بنابر آنچه مبارکشاه خود گفته در خدمت سلطان ابراهیم بن مسعود غزنوی ( 451 - 492 هَ. ق. ) مقام و مرتبه ٔخاص و در امور مختلف تصرف داشته ؛ و مبارکشاه مدعی است که ابومسلم خراسانی از اسلاف وی بوده است. ذکر این نکته لازم است که نباید این مبارکشاه غوری معروف به فخر مدبر را با فخرالدین مبارکشاه بن حسین مرورودی اشتباه کرد. از فخر مدبر، یعنی مبارکشاه غوری اثرهای زیرین در دست است : 1- بحرالانساب که مبارکشاه آن را بنام سلطان معزالدین محمدبن سام فراهم آورده است. 2- آداب الملوک و کفایةالمملوک. 3- آداب الحرب و الشجاعة که مبارکشاه آن را بنام شمس الدین التتمش مذکور نوشته.( از تاریخ ادبیات دکتر صفا ج 3 ص 1167. الی 1170 ).
مبارکشاه. [ م ُ رَ ] ( اِخ ) هفتمین از خاندان اولوس جغتای ( ماوراءالنهر ) که در سال 644 حکومت میکرده است. و رجوع به طبقات سلاطین اسلام ص 215 شود.
مبارکشاه. [ م ُ رَ ] ( اِخ ) ابن الاعز السجزی. شاعری معاصر عوفی است. وی در لباب الالباب او را ستوده و این قطعه را که در حق سیدالوزرا گفته آورده است :
نصیرالدین که فراش سعادت

معنی کلمه مبارکشاه در فرهنگ فارسی

قطب الدین از سلاطین خلجی

جملاتی از کاربرد کلمه مبارکشاه

«ای یارُم بیا» (به فارسی تاجیکی: Ай ёрум биё) ترانه‌ای معروف است که توسط مبارکشاه میرزاشاهوف اجرا شد. نسخه‌های متعددی با تلفظ‌ها و لهجه‌های مختلف از این اثر و نامش موجود است. نسخه اصلی آن در سال ۱۹۸۸ به زبان تاجیکی منتشر شد و به جزئی اصلی در جشن‌های عروسی تبدیل گشت.
در سدهٔ ۹ق / ۱۵م نیز نویسندهٔ روضات الجنات، چند جا به بلوچان کشاورز و چادرنشین اشاره می‌کند؛ مثلاً در جایی می‌نویسد: بلوچان به مسجدجامع فرمکان اسفزار حمله کردند و منبر پر نقش و نگار آن را شکستند و به جای هیزم سوزاندند (اسفزاری، ۱ / ۱۱۷)؛ در جایی دیگر می‌نویسد: مبارکشاه با سپاهش در ۷۱۹ق به بلوچانی که در کهدستان هرات می‌زیستند، حمله کرد و مواشی آنان را ربود (۱ / ۴۷۸).
در سدهٔ ۹ق / ۱۵م نیز نویسندهٔ روضات الجنات، چند جا به بلوچان کشاورز و چادرنشین اشاره می‌کند؛ در جایی می‌نویسد: بلوچ ها به مسجدجامع فرمکان اسفزار رفتند و از چوب منبر به جای هیزم استفاده کردند؛ در جایی دیگر می‌نویسد: مبارکشاه با سپاهش در ۷۱۹ق به بلوچانی که در کهدستان هرات می‌زیستند، حمله کرد و مواشی آنان را ربود (۱ / ۴۷۸).
سیفی هروی مولف کتاب تاریخ‌نامه هرات از نبرد بلوچ های هرات با مبارک شاه رهبر خانات جغتای نقل کرده که : شاه بلوچ که والی بلوچان بود با چند تن معدود با مبارکشاه جنگید.
پارچه‌های زری و گلدوزی آن مشهور است. این شهر را ناصرخان فاروقی در حدود سال ۸۰۱ ه‍.ق بنا نهاد. از بناهای جالب آن مقبرهٔ مبارکشاه فاروقی و مسجد جامع است.
میخورم بر یاد او این جام جم یاد مجدالدین مبارکشاه هم