لوهور

معنی کلمه لوهور در لغت نامه دهخدا

لوهور. [ ل َ ] ( اِخ ) نام شهری به هندوستان. لاهور. لاوهور. لهاوور. لهاور. لوهر. لوهوار و لووهور. ( برهان ). رجوع به هر یک از این کلمات در ردیف خود شود : و آن حدیث دراز کشید و حشم لوهور و غازیان احمد را خواستند و او بر مغایظه ٔقاضی برفت با غازیان. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 408 ).

معنی کلمه لوهور در فرهنگ فارسی

شهریست در پاکستان مرکز پنجاب خاوری ۲/۱۴۸/٠٠٠ تن سکنه . شهری قدیمی است و بر سر راه تاریخی نجد ایران به هندوستان قرار گرفته و بارها نیروهای مهاجم برای فتح هندوستان از آن گذشته اند . در دوره غزنویان یکی از مراکز حکومت آنان و کانون انتشار زبان و ادبیات فارسی بوده است .
نام شهری به هندوستان لاهور .

جملاتی از کاربرد کلمه لوهور

وین بار به لوهور چون درآیم گر بگذرم از راه قلتبانم
بر این سعادت لوهور خلعتی پوشید ز کامرانی تا روز شادمانی بود
شد در غم لوهور روانم یارب یارب که در آرزوی آنم یارب
بستانش به نام ایزد ای باد وزان لوهور به نزد خواجه بونصر رسان
برانده ز لوهور فال سعادت به نام خدای و پیمبر گرفته
ای بزرگان غزنی و لوهور چشم بد زین زمانه بادا دور
درویشی و نیستی ز لوهور بر کند و به حضرتم فرستاد