فرسی. [ ف َ سا ] ( ع ص ، اِ )ج ِ فَریس. ( منتهی الارب ). ج ِ فَریس ، به معنی کُشته. ( آنندراج ). ج ِ فَریس ، به معنی قتیل. ( اقرب الموارد ). فرسی. [ ف ُ سی ی ]( ع ص نسبی ) فارسی. منسوب به فرس. ( اقرب الموارد ). فرسی. [ ف ُ سی ی ] ( ع ص ) گوژپشت. ( اقرب الموارد ). فرسی. [ ف ُ سی ی ] ( اِخ ) منصوربن حسن بن منصور الفرسی. متولد به سال 617هَ.ق. و متوفی به سال 700 هَ. ق. / 1300 م. از ادبای یمن و از اعیان دبیران دستگاه مظفریه و صدر دولت مؤیدیه بود. و او را در معرفت ادب و کثرت محفوظات در آن سامان نظیری نبود. وی در جبله درگذشت. ( از اعلام زرکلی ج 3 ص 1073 از عقوداللؤلؤیة ج 1 ص 239 ).
معنی کلمه فرسی در فرهنگ فارسی
منصور بن حسن بن منصور الفرسی از ادبای یمن و از اعیان دبیران دستگاه مظفریه و صدر دولت مویدیه بود .
جملاتی از کاربرد کلمه فرسی
ایمان فرسی دین را مر نفس چو فرزین را وان شاه نوآیین را چه جای فرس باشد
سلی عن سیرتی فرسی و رمحی و سیفی و الهملعه الدفاقا
نویسندهٔ دیگری که بر همین سیاق میاندیشید و شعر مینوشت پرویز داریوش بود. پس از او باید از بهمن فرسی نام برد که در دههٔ ۱۳۳۰ با کتاب «نبیرههای بابا آدم» به همین راه رفت و تا به امروز نیز، با انتشار مجموعهٔ «خودرنگ» خویش در لندن، همچنان کاری را عرضه میدارد که از جریان اصلی شعر معاصر دوری میگزیند اما به استقلالی که بتواند ماندگاری شاعر را تضمین کند نمیرسد.
در پیکر تو ز بس فراست شکل فرسی لباس مردم
در کشمکش عشق بود عقل شهان مات این بازی و برد از پی فیل و فرسی نیست
او پس از رها کردن تحصیل و تجربهٔ مشاغل مختلف به استخدام دولت درآمد. فرسی داستاننویسی را در کنار نمایشنامه و نوشتن نقد در همان دوران جوانی آغاز کرد و به آنها پرداخت.
از نمایشنامههای او گلدان، چوب زیر بغل، پلههای یک نردبان، صدای شکستن، بهار و عروسک، سبز در سبز، موش، آرامسایشگاه، سقوط آزاد، هشت بعلاوهٔ یک، و هویت: مستعار را میتوان نام برد. بهمن فرسی علاوه بر نمایشنامه، رمان شب یک، شب دو و چندین مجموعه داستان کوتاه را در حد فاصل سالهای ۱۳۴۳ تا ۱۳۸۶ منتشر کردهاست.
تازند و برند اهل جهان گوی تمدن ای فارْس مگر فارِسِ ما را فرسی نیست
اولین داستانهای او در سالهای ۱۳۳۹ و اوایل دهه ۴۰ در مجلاتی نظیر "ایران آباد" و کتاب هفته به چاپ رسیدهاند. اولین کتاب او با نام "زیر دندان سگ"، (مجموعه داستان کوتاه) در سال ۱۳۴۳ در تهران انتشار یافته است. از بهمن فرسی تاکنون بیش از ۱۲ نمایشنامه، پنج مجموعه داستان، پنج مجموعه شعر و یک رمان منتشر شدهاست. او همچنین در چند نمایشنامه و فیلم سینمایی از جمله پستچی و دایره مینا که هر دو به کارگردانی داریوش مهرجویی هستند، بازی کردهاست.
مرا ز خاصۀ خود بود زیر ران فرسی بتن چو کوه جسیم و بتگ چو باد شمال
هرکس فرسی به جنگ میراند او جمله دعای صلح میخواند
سرمه ی دیده ی خونبار من آذر گردی است که ز خاک ره گلگون فرسی برخیزد!
بیکار دلی باشد کو را نبود دردی کاهل فرسی باشد کز وی نجهد گردی