پرکرشمه

معنی کلمه پرکرشمه در لغت نامه دهخدا

پرکرشمه. [ پ ُ ک ِ رِ م َ / م ِ ] ( ص مرکب ) پرناز و غمزه. پر از ناز و غمزه :
شهریست پرکرشمه و خوبان ز شش جهت
چیزیم نیست ورنه خریدار هر ششم.حافظ.

معنی کلمه پرکرشمه در فرهنگ عمید

باناز و غمزۀ بسیار، پرناز: شهری ست پرکرشمهٴ حوران ز شش جهت / چیزیم نیست ور نه خریدار هر ششم (حافظ: ۶۷۴ حاشیه ).

معنی کلمه پرکرشمه در فرهنگ فارسی

( صفت ) پر ناز و غمزه .

جملاتی از کاربرد کلمه پرکرشمه

اما اگر قرار است آمریکا به کشوری بزرگ تبدیل شود، این باید به حقیقت بپیوندد. پس بگذارید زنگ آزادی از فراز تپه‌های شگرف نیوهمشایر به صدا درآید. بگذارید زنگ آزادی از کوه‌های بلند نیویورک به صدا درآید. بگذارید زنگ آزادی از بلندی‌های الگینی پنسیلوانیا به صدا درآید. بگذارید زنگ آزادی از فراز قله‌های پر برف کوه‌های راکی کلرادو به صدا درآید. بگذارید زنگ آزادی از شیب‌های پرکرشمه کالیفرنیا به صدا درآید.