پرچک

پرچک

معنی کلمه پرچک در لغت نامه دهخدا

پرچک. [ پ َ چ َ ] ( اِ ) قطعه. تکه. پرچه. قالب ( در پنیر ). پنیر پرچک ؛ قسمی پنیر پُرروغن.

معنی کلمه پرچک در فرهنگ فارسی

( اسم ) قسمی پنیر پر روغن .

معنی کلمه پرچک در دانشنامه عمومی

پرچک (مهرستان). پرچک، روستایی در دهستان دهی بخش مرکزی شهرستان مهرستان در استان سیستان و بلوچستان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۲۱۰ نفر ( ۴۸ خانوار ) بوده است.

جملاتی از کاربرد کلمه پرچک

سازمان‌های جبهه ملی ایران در خارج از کشور در شهر لودویگزهافنِ آلمان برای تشکیل سازمان و هماهنگی شنبه تا دوشنبه برابر با پنجم تا هفتم خرداد ماه ۱۳۸۶، برابر ۲۶ تا ۲۸ ماه مه ۲۰۰۷ با حضور اعضاء باسابقه جبهه ملی ایران، مقیم ایالات متحدهٔ آمریکا و کشورهای اروپا، پیش کنگره خود را برگزار کرد. در این کنگره که با سرود ای ایران آغاز شده و پرچک شیر و خورشید نشان برافراشته شده بود. با رای کتبی حاضران در جلسه مهندس کامبیز قائم مقام (رئیس) و پرویز داور پناه و همایون مهمنش (نواب رئیس) به سمت هیئت رئیسه پیش کنگره انتخاب شدند.