پرخیده

معنی کلمه پرخیده در لغت نامه دهخدا

پرخیده. [پ َ دَ / دِ ] ( ن مف ) رمز و ایما و اشارت باشد. ( برهان ). ظاهراً این صورت و معنی از مجعولات دساتیر است.

معنی کلمه پرخیده در فرهنگ اسم ها

اسم: پرخیده (دختر) (فارسی)
معنی: از لغات اساطیری است

معنی کلمه پرخیده در دانشنامه آزاد فارسی

پَرخیده (تهران ۱۲۹۲ـ۱۳۴۴ش)
(نامِ اصلی: نورالهدی مظفری) بازیگر تئاتر و سینمای ایران. فعالیتش را از ۱۳۰۸ش با همکاری میراحمد صفوی با عملیات آکروباتیک در تماشاخانه های تهران آغاز کرد. در ۱۳۱۰ش با عضویت در «تروپ حسین خیرخواه» به بازی در تئاتر فردوسی پرداخت، در ۱۳۳۰ش به سینما روآورد، و در ۱۳۳۳ش به دوبلۀ فیلم مشغول شد. از عمدۀ نمایش های اوست: خسیس، عشق و افتخار، کارمند شریف، پرفسور، جزای روزگار، شاهزاده خانم تاتیانا، زورق بی صاحب، خان تاتار، بر روی خرابه ها، و مسافری از آن دنیا. پرخیده تحصیلات ابتدایی داشت، و کارش را در سینما با ایفای نقش در خواب های طلایی (۱۳۳۰ش) آغاز کرد. از سایر فیلم های اوست: یک نگاه (۱۳۳۰)، دختر سرراهی (۱۳۳۲)، گرداب عشق (۱۳۳۴)، لات جوانمرد (۱۳۳۷)، شانس، عشق، تصادف (۱۳۳۸)، دختری فریاد می کشد (۱۳۴۰)، مسافری از بهشت (۱۳۴۲)، و چهار تا شیطون (۱۳۴۴).

جملاتی از کاربرد کلمه پرخیده

روحبخش سال‌ها با رادیو همکاری کرد. وی مدت‌ها با ارکستر برادران وفادار همکاری می‌کرد. قبل از روحبخش، فروغ سهامی و پرخیده (وی بازیگر سینما هم بود) با ارکستر مجید وفادار (نام ارکسترش را برادران وفادار گذاشته بود) همکاری می‌کردند.