ولفگانگ کهلر

معنی کلمه ولفگانگ کهلر در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ولفگانگ کهلر (Wolfgang Kohler, ۱۸۸۷–۱۹۶۷) روان شناس آلمانی و از پایه گذاران مکتب گشتالت بود. او مانند پیاژه، ورتهایمر، راجرز و... از گروه شناخت گرایان هست.کهلر ابتکارات متعددی مانند ارتباط دادن فیزیک به روان شناسی، اثبات یادگیری از راه بینش حیوانات و ... در روان شناسی داشت.
ولفگانگ کهلر روان شناس آلمانی در استونی در سال ۱۸۸۷ به دنیا آمد. تحصیلات دانشگاهی اش را در توبینگن، بن، و برلین گذراند. او درجه دکتری خود را در ۱۹۰۹ دریافت کرد و به دانشگاه فرانکفورت رفت.
شولتز، دوان پی و شولتز، سیدنی آلن، تاریخ روان شناسی نوین، علی اکبر سیف و دیگران، تهران، دوران، ۱۳۸۸، چاپ هشتم، ص۴۰۵.
کهلر علاوه بر تخصص در روان شناسی، یک فیزیکدان هم بود. کهلر در فیزیک زیر نظر ماکس پلانک (Max Plank) تربیت شده بود. همین عامل او را ترغیب کرد، که روان شناسی باید خود را با فیزیک متحد کند و گشتالت ها (شکل ها یا الگوها) در روان شناسی مثل فیزیک به وقوع می پیوندند. شولتز می گوید: کتاب ها ی کهلر با مراقبت و دقت نوشته شده، در چندین جنبه از روان شناسی گشتالت کارهایی استاندارد است. تالیفات او عبارت اند از: ۱. ذهنیت میمون ها (The Mentality of Apes)؛ این کتاب در سال ۱۹۱۷ نوشته شده و در ۱۹۲۴ به چاپ رسیده و به زبان های انگلیسی و فرانسه ترجمه شده است. این کتاب، فعلاً جزء کتب کلاسیک در روان شناسی است.کهلر این کتاب را پس از بازگشت از جنگ جهانی اول در دانشگاه برلین نوشت. ترجمه آلمانی آن "تست های هوش با میمون های انسان نما" است. این کتاب که بسیار خواندنی و جالب بود در واقع گزارش نتایج آزمایش هایی بود که کهلر در جزیره تنه ریف با میمون ها انجام داده بود. این آزمایش ها اهمیت ایجاد "بینش" و درک روابط را در حل مسائل به وسیله میمون ها نشان داد. ۲. گشتالت های فیزیکی ایستا و پویا (Static and Stationary Physical Gestalts)؛ این کتاب در ۱۹۲۰ منتشر شد و به جهت سطح بالای دانشوری اش تحسین زیادی را برانگیخت. این کتاب، مشکل ولی بسیار مهم است که متاسفانه به زبان های دیگر ترجمه نشد. عنوان اصلی کتاب "گشتالت فیزیکی در حالت استراحت و در حالت بی حرکت بدن" بود. در این کتاب وی به توصیف گشتالت در شیمی، الکتریسیته و زیست شناسی پرداخت. استدلال وی این بود که "حوزه های گشتالتی" که در پدیده های فیزیکی ایجاد می شوند بایستی در فرآیندهای مغزی نیز ایجاد شوند.کارهای بعدی کهلر روی همین فرضیه "ایزومورفیسم" که ابتدا به وسیله ورتهایمر در ۱۹۱۲ در مقاله مربوط به حرکت آینده بود متمرکز شد. به طور خلاصه ایزومورفیسم اظهار می دارد که پدیده های روانی و فرآیندهای مغزی که این پدیده ها بر آن ها مبتنی هستند شکل های کارکردی یکسانی دارند و خصیصه های گشتالتی نشان می دهند. این در واقع شکل گشتالتی، توجیهی بود که در مقابل فرضیه پیوندهای عصبی که سال های متمادی حاکم بر روان شناسی فیزیولوژیک بود عنوان می شد. ۳. روان شناسی گشتالت (Gestalt Psychology)؛ او در ۱۹۲۹ این کتاب را منتشر کرد که جامع ترین مباحث نهضت گشتالت را دربر داشت. ۴. مکان ارزش در جهان حقایق (۱۹۳۸). ۵. پویایی در روان شناسی (۱۹۴۰). در سال های ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ کهلر یک سری مقاله منتشر نمود که نتایج آزمایشات وی روی پس اثر تصویری (Figural Aftereffect) بود؛ یعنی مبحثی از خطای ادراکی که مستقیماً در نظریه ایزومورفیسم به کار می رفت. کهلر پس از مهاجرت به آمریکا ویرایش مجله پژوهش روان شناختی (Psychological Research)، را به عهده گرفت. همه این کتاب ها آثاری مهم و اساسی در توسعه مکتب گشتالت بودند.
کریمی، یوسف، تاریخچه و مکاتب روان شناسی، تهران، انتشارات دانشگاه پیام نور، ۱۳۸۵، چاپ هفتم، ص۱۸۸-۱۸۷.
کهلر مانند پیاژه، ورتهایمر، راجرز و... از گروه شناخت گرایان هستند.
پارسا، محمد، روان شناسی یادگیری بر بنیاد نظریه ها، تهران، بعثت، ۱۳۷۲، چاپ دوم، ص۴۴-۴۳.
...

جملاتی از کاربرد کلمه ولفگانگ کهلر

گروهی از روانشناسان آلمانی قرن بیستم که پیرو نظریه گشتالت بودند. بنیانگذار این مکتب مکس ورتایمر و دو همکارش کورت کافکا و ولفگانگ کهلر بودند.