ورذ

معنی کلمه ورذ در لغت نامه دهخدا

ورذ. [ وَ ] ( ع مص ) آهستگی نمودن و درنگی کردن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). کندی کردن. ( اقرب الموارد ): ورذ فی حاجته. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

جملاتی از کاربرد کلمه ورذ

چاه‌ورز اسم مرکبی است که از دو واژه چاه و ورز تشکیل شده، چاه فارسی که همان چاه آب است و ورز در اصل ورد دو معنی دارد، واژه عربی به معنی گل یا به معنی سطلی که آب را به‌وسیلهٔ آن از چاه می‌کشند است. ورد طبق قاعده ذال معجم تبدیل به ورذ شده‌است. قاعده ذال معجم به این‌گونه‌است که اگر قبل از دال مصوت بیاید دال به ذال تبدیل می‌یابد، در لهجهٔ مرسوم به شهرستان لامرد، ذال معجم رعایت می‌شود. همچنین این قاعده را شاعران پارسی زبان نیز رعایت می‌کردند چنانچه سعدی نبوذ را با لذیذ قافیه کرده‌است.