ورامینک

معنی کلمه ورامینک در لغت نامه دهخدا

ورامینک. [ وَ ن َ ] ( اِخ ) دهی جزء بخش شهریار شهرستان تهران. موقع جغرافیایی جلگه معتدل است. سکنه آن 120 تن و آب آن از قنات و در بهار از رودخانه کرج تأمین می شود و محصول آن غلات ، بنشن ، صیفی ، باغات و شغل اهالی زراعت است. راه ماشین رو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

جملاتی از کاربرد کلمه ورامینک

سبزه الماس قدیم یا محله چمن امروزی واقع در ضلع جنوب و جنوب شرقی محله قلعه و میدان قدس امروزی و پائین محله امامزاده بوده و تا انتهای آن ادامه دارد و از جنوب به ورامینک می‌رسد. قبلاً این محله پر از باغ‌ها و مزارع سرسبز بود، اما امروزه اشباع شده از خانه‌ها و صنایع کوچک و بزرگ است ولی همچنان می‌توان آثاری از باغ‌های قدیم را در آن پیدا کرد.
شهر قدس که تا قبل از تأسیس شهرداری در سال ۱۳۶۸ تحت نام «قلعه حسن خان» شناخته می‌شد، روستایی کوچک در حاشیه غربی تهران و پائین روستای وردآورد بود. در جبهه شمالی آن کاووسیه، در جبهه غربی سرخ حصار، در جبهه شرقی اسماعیل‌آباد و در جبهه جنوبی آن ورامینک قرار داشت.