هدسه

معنی کلمه هدسه در لغت نامه دهخدا

( هدسة ) هدسة. [ هََ دَ س َ ] ( ع اِ ) یک درخت آس. ( اقرب الموارد ). رجوع به هدس شود.

معنی کلمه هدسه در فرهنگ فارسی

یک درخت آس

معنی کلمه هدسه در فرهنگ اسم ها

اسم: هدسه (دختر) (عبری) (تاریخی و کهن) (تلفظ: hedseh) (فارسی: هِِدسه) (انگلیسی: hedseh)
معنی: همسر یهودی خشایار شاه که بعداً استر نام گرفت، محل دفن او و داییش ( مردخای ) جزء آثار باستانی همدان است

جملاتی از کاربرد کلمه هدسه

در سال ۱۳۶۳ لوس آنجلس تایمز گزارش داد که یکی از بستگان نزدیک خمینی برای معالجه به اورشلیم در اسرائیل سفر کرده است.در سال ۱۳۶۶ روزنامه‌های عربی و روزنامه واشینگتن پست گزارش دادند که یکی از بستگان بسیار نزدیک خمینی برای درمان به مرکز پزشکی هدسه در اسرائیل سفر کرده است. دکتر شائول فلدمن رئیس این مرکز در مصاحبه با واشینگتن پست ابراز کرد که مقامهای ایرانی به صورت مرتب به این مرکز سفر می‌کنند و قسمتی از بیمارستان به نام شاخه ایرانی معروف است.