نیمه بها. [ م َ / م ِ ب َ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) نیم بها. نصف قیمت. ثمن بخس. - نیمه بها فروختن ؛ به نصف قیمت واقعی فروختن : بروجه گزاف به نیمه بها بفروخت. ( کلیله و دمنه ).
معنی کلمه نیمه بها در فرهنگ فارسی
نصف قیمت . ثمن بخس .
جملاتی از کاربرد کلمه نیمه بها
مردی یک خانه پر عود داشت بیندیشید که اگر برکشیده فروشم و در تعیین قیمت احتیاطی کنم دراز شود بر وجه گزاف به نیمه بها بفروخت.