نیم وجب

معنی کلمه نیم وجب در لغت نامه دهخدا

نیم وجب. [ وَ ج َ ] ( اِ مرکب ) واحد طول معادل نصف وجب. ( فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه نیم وجب در فرهنگ فارسی

( اسم ) واحد طول معادل نصف وجب .

جملاتی از کاربرد کلمه نیم وجب

این مذهبیون حزبی به نام «حزب خزینه» تأسیس کردند و استفاده از دوش به جای خزینه را از مظاهر غرب‌گرایی اعلام کردند. این افراد آب خزینه را به اصطلاح «کرّ» می‌دانستند و غیر آن را تحت عنوان آب قلیل یاد می‌کردند . آن ها می گفتند که منع خزینه «غیر شرعی» است و با آبی که از شیر آب می‌ریزد نمی‌توان غسل کرد. برخی روحانیون به دلیل مخالفت با رضا شاه ممنوع کردن خزینه «عمل خلاف شرع رضا شاه» اعلام کردند . آن‌ها آب «کرّ» را آبی می‌دانستند که «در سه و نیم وجب در سه و نیم وجب در سه و نیم وجب باشد. در چنین آبی می‌توان وضو گرفت و غسل کرد ولو در آن حیوانی یا انسانی ادرار کرده باشد. به شرط آن‌که عین نجاست در آن دیده نشود و پس از ادرار، آب از خزینه سر زیر شود.»