نیم من
معنی کلمه نیم من در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه نیم من
چون نیم من اهل دریا، ای عجب بر لب دریا بمیرم خشک لب
قنطار یکای جرمی به مقدار نیم من یا ۱۲ اوقیه است. رطل در هر نقطه جرم معینی داشته ولی معمول آن معادل ۱۲ اوقیه یا ۸۴ مثقال است. نه تنها در مکانهای مختلف رطلهای متفاوتی بوده برای اجناس مختلف نیز رطلها تفاوت پیدا میکردهاست. رطل در اصطلاح کاغذفروشان یکششم من تبریز است.
اگر سازد وگر سوزد چنان به نیم من در میان حق جاودان به
اگر صد پند شیرینم دهی تو نیم من زانکه هم زینم دهی تو
توآگاهی نیم من همچو عشاق توانی میدهم در جمله آفاق
مالک ملک نیم من طبلخوار طبل بازم میزند شه از کنار
گر جمله توئی همه جهان چیست؟ ور هیچ نیم من این فغان چیست؟
گر مستحقّ هیچ نیم من و آفتاب چرخ پس نیست مستحّق عطا در زمانه هیچ
چون نیم من مرد او، این جایگاه یوسف خود باز میجویم ز چاه
کس این راه برگیرد از راستان ؟ نیم من بدین کار هم داستان
اگر بر جاهلان وقفست خیرت نیم من هم بدین حد نیز دانا