نیم دشمن. [ دُ م َ ] ( ص مرکب ) که دشمن است اما در دشمنی ورزیدن مصر نیست : بنده را خوشتر آن آید که آن نواحی را به کاکو داده شود که هر چند نیم دشمن است از وی انصاف توان ستد. ( تاریخ بیهقی ص 264 ). پسران علی تکین ما را نیم دشمنی باشند بی علتی در میان بهتر که دشمن تمام باشند. ( تاریخ بیهقی ص 505 ).
معنی کلمه نیم دشمن در فرهنگ فارسی
که دشمن است اما در دشمنی ورزیدن مصر نیست : بنده را خوشتر آن آید که آن نواحی را به کاکو داده شود که هر چند نیم دشمن است از وی انصاف توان ستد . پسران علی تکین ما را نیم دشمنی باشند بی علتی در میان بهتر که دشمن تمام باشند .
جملاتی از کاربرد کلمه نیم دشمن
ز دولت دوستی جان بر تو ریزم نیم دشمن که از دولت گریزم
خود گیر که دشمن توام دوست نیم دشمن بچنین روز، ببخشای بر او