نیق

معنی کلمه نیق در لغت نامه دهخدا

نیق. ( ع مص ) به شگفتی آوردن. در شگفت آوردن. انیاق. ( از اقرب الموارد ). رجوع به انیاق شود. || ( اِ ) بالای کوه. ( مهذب الاسماء ). بلندترین جای از کوه. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ). ج ، نیاق. انیاق. نیوق.
نیق. [ ن َی ْ ی ِ ] ( ع ص ) رجل نیق ؛ مرد خوش طعام و خوش لباس. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). ذونیقة. ( متن اللغة ).
نیق. [ ن َ ی َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان دودانگه بخش هوراند شهرستان اهر. در 3هزارگزی جنوب هوراند و 21500گزی راه اهر به کلیبر و در منطقه کوهستانی معتدل هوایی واقع است و 639 تن سکنه دارد. آبش از سه رشته چشمه ، محصولش غلات و توتون و سردرختی و شغل اهالی زراعت و گله داری ، صنایع دستی گلیم و جاجیم بافی است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).

معنی کلمه نیق در فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان دو دانگه بخش هوراند شهرستان اهر . در ۳٠٠٠ گزی جنوب هوراند و ۲۱۵٠٠ گزی راه اهر به کلبیر و در منطقه کوهستانی معتدل هوائی واقع است . آبش از سه رشته چشمه محصولش غلات توتون و سر درختی و شغل اهالی زراعت و گله داری صنایع دستی گلیم و جاجیم بافی است .

جملاتی از کاربرد کلمه نیق

تازه‌کند نیق یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان دودانگه بخش مرکزی شهرستان هوراند واقع شده‌است.این روستا ۱۳۶ نفر جمعیت دارد.
از روستاهای همسایه بزآیلان می توان؛ نیق، اینجار، محمدآباد، تازه کند، آوالان، میدان، جابان و خود شهر هوراند را نام برد، که در این میان اینجار، نیق و شهر هوراند نزدیکترین آنها می باشد.