نیسانی

معنی کلمه نیسانی در لغت نامه دهخدا

نیسانی. [ ن َ / ن ِ ] ( ص نسبی ) منسوب به نیسان است.
- ابر نیسانی ؛ باران نیسانی. ابر و بارانی که در ماه نیسان پدیدآید و ببارد. باران بهاری که دشت و باغ را طراوت و سرسبزی دهد. رجوع به نیسان شود :
ز اشک ابرنیسانی به دیبا شاخ شد معلم
ز بوی باد آذاری به عنبر شاخ شد معجون.رودکی.ابری آمد چو ابر نیسانی
کرد بر سبزه ها درافشانی.نظامی.سبزپوشی چو فصل نیسانی
سرخ روئی چو صبح نورانی.نظامی.جز یک ابر تو کابر نیسانی است
آن دگر ابرها زمستانی است.نظامی.

معنی کلمه نیسانی در فرهنگ فارسی

(صفت ) منسوب به نیسان . یا ابر نیسانی . ابری که در ماه نیسان پدید آید : ز گریه ابر نیسانی دم سرد زمستانی چه حیلت کرد کز بپرده مدام آورد مستان را ( دیوان کبیر۴۵:۱ )

جملاتی از کاربرد کلمه نیسانی

در فیلم نشان داده می‌شود که چند شکارچی، چند پرنده از جمله چند گونه مرغابی، گونه‌ای پلیکان و حتی چند فلامینگو را شکار کرده‌اند. از تنوعِ پرندگانِ شکارشده، به نظر می‌رسد که این افراد به هر پرنده‌ای که در تیررس‌شان قرار داشته است، شلیک کرده و آن‌ها را بدونِ توجه به مسائلِ حفاظتیِ در نظر گرفته شده برای گونه‌های جانورانِ در خطر، شکار کرده‌اند. در میانهٔ فیلم، مردی نشان داده می‌شود که گوش‌های یک سگ را گرفته و با شدتِ هرچه تمامتر به بدنهٔ خودرویِ نیسانی می‌کوبد. پس از آن هم بیلی را برداشته و سپس محکم بیل را بر سر و پیکرِ سگ می‌کوبد. در این حین، صدای خنده دیگر همدستانِ وی نیز شنیده می‌شود.
ز انتظار قطره ای باران، لب خشک صدف شد پر از تبخال، یارب ابر نیسانی کجاست؟
ز جوش ابر نیسانی به گرداب نهان شد در نمد آیینه ی آب
رانندگان و تیم‌ها همان لیست ورود به فصل بودند و هیچ راننده ای برای مسابقه عوض نشد. روی نیسانی برای تیم ویلیامز در جلسه تمرین اول، به جای جورج راسل مسابقه داد. در حالی که رابرت کوبیکا برای تیم آلفا رومئو به جای کیمی رایکونن رانندگی کرد.
چو دینار خزانی با دو چون دیبای نیسانی رخ اعدای تو زرد و سر احباب تو خضرا
آرزوی آب شیرین بافت در دریا صدف ابر نیسانی به دوش از بهر او باران کشید
فعالانِ حقوق حیوانات با استفاده از شمارهٔ پلاکِ انتظامی خودروی وانت نیسانی که در فیلم به تصویر درآمده بود، به ردزنیِ این فرد پرداخته و موفق شدند نام و نشانی و حتی شماره تلفنِ همراهِ وی را به دست آورده و در دنیای مجازی به اشتراک بگذارند. در پی این اتفاق، سیل تماس‌های اعتراضی به این واقعه شکل گرفت که موجب انتشار چند فایل صوتی از گفت‌وگو با شکارچی غیرمجاز هم شد.
ابر نیسانی چو لؤلؤ بارگردد در چمن ز آب چشمم همچو لؤلؤی عدن یاد آورید
بیدل از افسردگیها جسمم آخر بخیه ریخت ابر نیسانی برآمد خرقهٔ پشمینه‌ام
گوهرافشان شد چو دست جود صاحب بر جهان خوب بیرون آمد آخر ابر نیسانی ز آب
چکیده ژاله بر لاله بکوه از ابر نیسانی شکفته لاله بر سبزه بدشت از باد آزاری
عید شد، ما را دل دیوانه زندانی هنوز گل شکفت از گریه، چشمم ابر نیسانی هنوز
درخشانست درافشان درخش از ابر نیسانی ز تیغ و دست شه بوده است گویا هر دو را یاری