نگونی. [ ن ِ] ( حامص ) نگون بودن. رجوع به نگون شود : سیب از زنخی بدان نگونی بر نار زنخ زنان که چونی.نظامی.
معنی کلمه نگونی در فرهنگ فارسی
نگون بودن .
معنی کلمه نگونی در دانشنامه آزاد فارسی
نِگونی (Nguni) بانتوزبانان ساکن افریقای جنوبی. مهم ترین گروه های نگونی عبارت اند از زولوها، سوازیها، پوندوها، خوسایی و ماتابلهها. نگونی ها ابتدا در منطقه ای در افریقای جنوبی زندگی می کردند که امروزه استان ناتال نامیده می شود. با قدرت گرفتن چاکا، پادشاه زولو، و سوبوزای اول، پادشاه سوازی، در نخستین دهه های قرن ۱۹ پراکنده شدند. برخی از گروه های نگونی از افریقای جنوبی به مالاوی و تانزانیا مهاجرت کردند و پس از تسلط بر این مناطق، حکومت تشکیل دادند.
جملاتی از کاربرد کلمه نگونی
حباب اینجا عرق تا چند برروی هوا مالد پری را از نگونی منفعل دارد ایاغ من
مردم زولو از جوامع نگونی که در طول هزاران سال در مهاجرت بانتو مشارکت داشتند، ماخذ گردیده شده. بعدها این قوم با ادغام قبیله ها، حکومت شاکا را به علت شیوه ها و سازماندهی نظامی ترقی می دهند و بعدها این قوم برای ملت زولو موفقیت های را به ارمغان می آورند.
چونگردن مینا چهکشم غیر نگونی عالم همه تکلیف صداع است وسرم نیست
پشت خمّ و باژگونی، قد دوتا پیکر نگونی مشکی و فرزند خونی، دودی و با التهابی
علم همت عشاق نگونی نکشد خاکشان پی سپر قامت رعنایش بود
در خامهٔ تقدیر نگونی عرقی داشت کاخر خط پیشانی ما اینهمه تر شد
نی زمزمههای بساط وفا خجلست ز حرف رباییما مرسان به نگونی خامه خطی که به مسطر چاک قفس نکشی
مردم زولو در ابتدا یک قبیله کوچک در ناحیه شمالی کوازولو-ناتال (کنونی) بودند، که تقریباً در همان مکان پایه گذاری شد. بعدها ۱۵۷۴ از طرف زولو مالاندلا. در زبان های نگونی، آیزولو به زبان زولو بهشت است. در آن زمان، این ناحبه از طرف بسیاری از جوامع و اقوام بزرگ نگونی (همچنین به نام مردم، یانام نام خانوادگی، با اشاره به قبیله یا نام خانوادگی آنها) تصرف شده بود. بعد از آن جوامع نگونی طی هزاران سال به عنوان بخشی از مهاجرت بانتو به سواحل شرقی آفریقا مهاجرت می کنند. همانطور که مردم در آن مکان شروع به توسعه می کند، حاکمیت شاکا قبایل را گرد هم می آورد تا یک هویت منسجم را برای مردم زولو تشکیل دهد.
ای دل آن به که نگونی مرض خود به طبیب که ویته صبر بفرماید و ما نتوانیم
چون تیغ به کف گیری هر جای بجویی ا ز کشته و از خسته نگونی و ستانی
گفتم به زیر سایهٔ گیسو رخ تو چیست گفت ار بهکس نگونی خورشید سایهدار
در سال ۱۹۶۶ در گرانه، در باروئلی سرکل، در ۶۰ کیلومتری سگو به دنیا آمد. از دوازدهسالگی شروع به نواختن نگونی کرد. در اواخر دههٔ هشتاد میلادی به باماکو نقل مکان کرد. در آنجا با نوازندهٔ کورا، تومانی دیاباته ملاقات کرد که این ملاقات به همکاری در چندین آلبوم منجر شد. همینطور در تعدادی از آثار علی فارکا توره و تاج محل هم ظاهر شد که به او کمک کرد تا توجه بینالمللی را به خود جلب کند.
علاوه بر این است که وی یکی از هفت نگونینواز تکنیکی بزرگ است، مبتکر در موسیقی سنتی گریوت نیز هست. از ابتکارات تکنیکی وی افزودن سیمهای ساز و همینطور افزودن تقویتکنندهٔ الکتریکی (امپلیفایر) به آن است. او همینطور برای اولین بار به سبک سازبندی همنوازی چهار نگونی با محدودهٔ آوازی متفاوت با هم پرداخت (تا قبل از آن بهطور معمول حداکثر یک یا دو ساز با هم همنوازی میکردند). وی از طریق همکاریهایش با موسیقیدانانی نظیر تاج محل به دنبال رسیدن به ریشههای افریقایی-امریکایی موسیقی بلوز است.
کمر گفته بودی که بندم بخونت کمر خود ببندی نگونی میان کو