نکو رایی

معنی کلمه نکو رایی در لغت نامه دهخدا

نکورایی. [ ن ِ ] ( حامص مرکب ) نکورای بودن. صفت نکورای. رجوع به نکورای شود :
پایگاه وزرا یافته نزدیک ملک
از نکورایی و دانایی و تدبیرگری.فرخی.گوید اینجا خاص مهمانْت آمدم
اجری خاص از نکورایی فرست.خاقانی.

معنی کلمه نکو رایی در فرهنگ فارسی

نکو رای بودن . صفت نکو رای .

جملاتی از کاربرد کلمه نکو رایی

ور نکو گویی و نکو رایی همچو اقبال باش هرجایی
آنکه مر ملک ملک را ز نکو رایی و داد دست بنهاد چو در عمر خود از عدل عمر