نکوخو. [ ن ِ ] ( ص مرکب ) با حسن خلق. خلیق. خوش خلق. ( یادداشت مؤلف ). نکوخوی : زنده تر از آنید و به نیروتر ازآنید والاتر از آنید و نکوخوتر از آنید.منوچهری.بدخو شود از عشرت او سخت نکوخو عاقل شود از عادت او سخت موله.منوچهری.
معنی کلمه نکو خو در فرهنگ فارسی
با حسن خلق . خلیق . خوش خلق . نکو خوی.
جملاتی از کاربرد کلمه نکو خو
به پهلو یکدلی بنشان نکو خو که جز یک دل نمیگنجد به پهلو