نویدی

معنی کلمه نویدی در لغت نامه دهخدا

نویدی. [ ن َ ] ( اِخ ) از مردم گیلان است و در قرن دهم می زیسته و نویدی تخلص می کرده است و به عهد سلطنت اکبر پادشاه به هندوستان مهاجرت کرده است ، او راست :
ای دلم دور از تو در آتش دو دیده خون فشان
بی توام در آتش و آب آشکارا و نهان.
رجوع به صبح گلشن ص 569 و فرهنگ سخنوران شود.
نویدی. [ ن َ ] ( اِخ ) از مردم تهران و از شاعران قرن دهم و از معاصران و مقربان شاه طهماسب صفوی است. او راست :
آشفتگی های دلم هر گه به یادش می رسد
دست نوازش بر سر زلف پریشان می کشد.
( از تذکره نصرآبادی ص 287 ) ( از صبح گلشن ص 568 ).
نویدی. [ ن َ ] ( اِخ ) مؤلف صبح گلشن او را شاعری دشوارپسند توصیف کرده و آرد: «دیوان مختصرش متضمن بیست و نه غزل... و هر غزلش به التزام مالایلزم ترک حرفی از حروف تهجی و جمل دریکی از مطابع شهر لکهنو در سنه سبع و ستین از ماءةثالث عشر مطبوع گشته » و از ابیات متروک الالف اوست :
صد شکر که شد دولت وصل تو میسر
گردید ز خورشید رخت دیده منور
در نظم نویدی نبود هیچ قصوری
بشکست ز در سخنش قیمت گوهر.
رجوع به صبح گلشن ص 567 و فرهنگ سخنوران ذیل عنوان نویدی لکهنوئی شود.
نویدی. [ ن َ ] ( اِخ ) زین العابدین عبدی بیگ شیرازی ( خواجه... ) متخلص به نویدی ، از شاعران قرن دهم و از محرران و محاسبان دیوان شاه طهماسب صفوی بود، وی به تتبع خمسه نظامی پنج مثنوی سروده است. و دیوانی به نام جام جمشید دارد. او راست :
دهانش را صفت چون حد من نیست
چه گویم چون در آن جای سخن نیست.
و نیز:
دلا رهی چو بیابان عشق در پیش است
بگو به آبله پا که آب بردارد.
و نیز:
ندهد نور چو بر دیده نمالم دستش
شمع این خانه سرانگشت حنابسته اوست.
( از تذکره روز روشن ص 1857 ) ( تحفه سامی ص 59 ) ( از آتشکده آذر ص 312 ).

معنی کلمه نویدی در فرهنگ فارسی

زین العابدین عبدی بیگ شیرازی متخلص به نویدی از شاعران قرن دهم و از محرران و محاسبان دیوان شاه طهماسب صفوی بود وی به تتبع خمسه نظامی پنج مثنوی سروده است ٠ و دیوانی به نام جام جمشید دارد ٠

جملاتی از کاربرد کلمه نویدی

زان شب که من نویدی از آن لب شنیده ام هر جا حکایتیست بگوشم پیام تست
نویدت دهد هر زمانی به فردا نویدی که آن را نباشد خرامی
نی در شب غم امیدی او را نی از لب کس نویدی او را
هر روز روزگار نویدی دگر دهدت کان را هگرز دید نخواهی همی خرام؟
بزم طرب آخر شد و پایان شب است با نغمه ی چنگ و نی نویدی عجب است
خواجه‌زین‌العابدین‌علی مشهور به عبدی بیک شیرازی و متخلص به نویدی متوفی ۹۹۸ قمری (سده دهم هجری، شانزدهم میلادی) از شاعران، حکیمان، ادیبان و دبیران دولت صفوی است که بخش مفید زندگیش را در دوران طهماسب سپری کرده‌است. وی به خاطر تاریخ‌نویسی و شاعری مشهور شد.
نخستین دورهٔ روزنامهٔ جنگل از یکشنبه ۱۹ شعبان ۱۳۳۵(۲۰ مرداد ۱۲۹۶٬۱۰ ژوئن ۱۹۱۷) منتشر شد و تا شمارهٔ ۳۱ (۱۷ شعبان ۱۳۳۹٬۱۸ خرداد ۱۲۹۷٬۸ ژوئن ۱۹۱۸) ادامه یافت. (چاپ سنگی- محل چاپ کسما). در نخستین شماره غلامحسین کسمایی نویدی به عنوان مدیر روزنامه معرفی شده و از شمارهٔ دوم تا شمارهٔ سیزدهم، نام حسین کسمایی مجاهد معروف مشروطیت به عنوان مدیر مسئول روزنامه درج شده‌است و بار دیگر از شمارهٔ ۱۳ تا ۳۱ تنها نام غلامحسین کسمایی نویدی به عنوان (سردبیر) آمده‌است. به نوشتهٔ ابراهیم فخرائی منشی مخصوص میرزا کوچک، حسین کسمایی فقط تا شمارهٔ ۹ سردبیر روزنامهٔ جنگل بوده و از شمارهٔ ۹ کناره‌گیری کرده‌است.
بهرام (بری) نویدی سینماگر ۴۷ ساله ایرانی‌تبار مقیم لندن نیز بر اساس گزارشها در سال ۲۰۰۵ در حال نگارش فیلم نامه‌ای دربارهٔ حادثه ۱۹۵۸ مونیخ بوده‌است.
رسید جان به لبم بارها و تافت عنان ز استماع نویدی که گاه‌گاه رسید
جهان از مردمی ها مردمان را نویدی می دهد، اما ندارد
و کتاب قهرود نگینی در میان کوه و رود رضا نویدی کاشانی
بیضایی دیوان بلخ را به نمایش درنیاورده است. سالِ ۱۳۴۷ قرار بود گروهِ هنرِ ملّی این نمایشنامه را به کارگردانیِ عبّاس جوانمرد برای جشنِ هنرِ شیراز آماده کند، ولی برای صرفه‌جویی در هزینهٔ تولید پیشنهاد شد هشتمین سفر سندبادِ بیضایی یا سگی در خرمن‌جای نصرت‌الله نویدی جایگزین شود – که سرانجام هیچ کدام نشد. در زمستانِ ۱۳۵۰ نیز جوانمرد از تمرینِ این نمایش برای اجرا در فروردینِ ۱۳۵۱ خبر داد، ولی این کوشش نیز نافرجام ماند. رضا کرم‌رضایی گفته که کمبودِ بازیگر سببِ تعطیلیِ تمرین‌های دیوان بلخ شد.
هم به امیدی شکیب بیش توان کرد کاش نویدی شود به بوس و کناری
در دیدگاه آزتک‌ها، خون ماهیتی بخشنده و شفادهنده داشت که در مراسم گوناگون، با خراش دادن و زخمی کردن بدن و ریختن آن تقدیس می‌شد اما تضادهای فریدا برای لحظه‌ای اجازه نمی‌دهد تا بیننده به تئوری مدوّنی از ایده نقاش در خلق اثر برسد. ماه کامل برای آزتک‌ها نشانه‌ای شوم و بلاخیز بوده‌است و بیابان خشک و بی آب و علف در پس زمینه (که در دیگر کارهای فریدا هم دیده می‌شود)، کوچکترین نویدی از رستگاری نمی‌دهد.
برگشتن مژگان بتان قاصد نازی‌ست ظلم است نویدی به دل ریش نبردن
نظامی گنجه‌ای، به دلیل سبک سخن‌سرایی و زبان شعر مخصوص به خودش، مورد تقلید بسیاری از شاعران قرار گرفته‌است. از جمله شاعرانی که از آثار نظامی تقلید کرده‌اند به این نام‌ها می‌توان اشاره کرد: امیر خسرو دهلوی، خواجوی کرمانی، جامی، هاتفی، قاسمی، وحشی، عرفی شیرازی، مکتبی، فیضی فیاضی، اشرف مراغی، آذر بیگدلی، هلالی جغتایی، مولانا هاشمی کرمانی، مولانا نویدی شیرازی و سلمان ساوجی و قهرمانی کشتی پهلوانی
وجود او در معارف و تعالیم ادیان نویدی است از اینکه سرانجام جهان روی به خوشبختی و آسایش می‌دهد، که این منجی در آیین اسلام به مهدی موعود معروف و در آیین مزدیسنا به سوشیانس و در مسیحیت به عنوان پسر انسان(عیسی مسیح) و در یهودیت به ماشیح از او یاد شده‌است.
دیدم ز تو دمبدم نویدی دارم به تو این زمان امیدی
بهمن کشاورز در شهریورماه ۱۳۲۳ در شهر تهران زاده شد. پدرش کریم کشاورز، نویسنده، مترجم و داستان‌نویس ایرانی بود. مادرش ، فرخنده نویدی کسمایی، در انجمن پیک نسوان رشت فعالیت می کرد و از اولین زنانی بود که در گروه تئاتر این انجمن به بازیگری روی آورد.