نوع پرستی

معنی کلمه نوع پرستی در لغت نامه دهخدا

نوع پرستی. [ ن َ / نُو پ َ رَ ] ( حامص مرکب ) نوع دوستی. دوست داشتن همنوعان. علاقه و دلبستگی به همنوعان و مهربانی با ایشان. بشردوستی. مردم دوستی.

معنی کلمه نوع پرستی در فرهنگ فارسی

عمل نوع پرست : دوست داشتن همنوع . توضیح هرکی علاوه بر دلبستگی که نسبت بخویشتن دارد متمایل است باینکه در غم و شادی دیگران شرکت جوید و از ناخوشی آنها متالم و از خوشی آنها متلذذ و مسرور شود . بعبارت دیگر نسبت بهمنوعان خود دارای علاقه و دلبستگی است . این میل اجتماعی را که معمولا به لفظ نوع پرستی تعبیر میشود بسیاری از حکما غریزی و فطری بشر میدانند ولی بعضی حکما نیر هستند معروف باصحاب نفع که در حقیقت وجودی این میل اجتماعی یا لا اقل در فطری بودن آن تردید روا داشته اند ( دکتر سیاسی . روانشناسی از لحاظ تربیت . ۳۷۸ )

جملاتی از کاربرد کلمه نوع پرستی

زهی به نوع پرستی بشر ز ظلم بشر خوراک ماهی دریا و وحشی صحراست
تا کند از نوع پرستی سخن تازه کند رسم جهان کهن
آنچه دربارهٔ حلاج، سهروردی، عین القضات و نسیمی نوشته‌اند، دربارهٔ سعید سرمد هم صدق می‌کند. در زمانی که جنگ هفتاد و دو ملت همه جا را فرا گرفته بود و صاحبان زر و زور و تزویر به این جنگ دامن می‌زدند ” اندیشه‌های نوع پرستی و آمال انسان دوستی … در قالب طریق‌های صوفیانه… تبلیغ می‌شد. ” ولی نه هر تصوقی.