نوشین لب

معنی کلمه نوشین لب در لغت نامه دهخدا

نوشین لب. [ ل َ ] ( ص مرکب ) نوش لب. نوشین دهان :
او سمن سینه و نوشین لب و شیرین سخن است
مشتری عارض و خورشیدرخ و زهره نقاب.فرخی.ز نوشین لب خویش بگشاد بندنظامی. یاد باد آن صحبت شبها که با نوشین لبان
بحث سرّ عشق و ذکر حلقه عشاق بود.حافظ.

معنی کلمه نوشین لب در فرهنگ فارسی

( صفت ) نوش لب : (( ساقی نوشین لب ) ) .

معنی کلمه نوشین لب در فرهنگ اسم ها

اسم: نوشین لب (دختر) (فارسی)
معنی: نوش لب، دارای لبی شیرین، شیرین لب

جملاتی از کاربرد کلمه نوشین لب

خوش آن دم که نوشین لب باده‌نوش گهی نیش یادت کند گاه نوش
ز تو نوشین لب باشد هم درمان و هم دردم
فریب عقل را نوشین لب تو فسون سحر بر شکر نوشته ست
جان ریزم به پای تو، میمیرم برای تو، دیگر چه خواهی دل سوی تو بنگرد، با یاد تو بگذرد، روز و شب من، نوشین لب من
به نامیزد بتی شیرین که یکدم با دو نوشین لب شفا بخشد ز صد عالم مرض چندین مسیحا را
بگو با دلبر محمل نشینم که ای نوشین لب شیرین شمایل
چو ممکن نیست بوسیدن دهان یار نوشین لب لبی را بوسه باید زد که می‌بوسد دهانش را
خیز، کز لعل یار نوشین لب به کف آریم جان نوش گوار
دگر باره نوشابهٔ هوشمند ز نوشین لب خویش بگشاد بند
آن کس کز آب حیوان هر جا سوال کردی نوشین لب تو دیده لب از سوال بسته
شب دوشین بت نوشین لب من چو می کرد از برم عزم جدایی