نوشان. ( نف ، ق ) نوشنده. ( یادداشت مؤلف ). || در حال نوشیدن. ( یادداشت مؤلف ). نوشان. [ ن َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان دشت از بخش سلوانا از شهرستان ارومیه ، در 9 هزارگزی مشرق سلوانا، در دره سردسیری واقع است و 67 تن سکنه دارد. آبش از چشمه ، محصولش غلات و توتون. شغل مردمش زراعت و گله داری است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
معنی کلمه نوشان در فرهنگ فارسی
دهی است از دهستان دشت از بخش سلوانا در شهرستان رضائیه در ۹ هزار گزی مشرق سلوانا در در. سرد سیری واقع است و آبش از چشمه محصولش غلات و توتون ٠ شغل مردمش زراعت و گله داری است ٠
معنی کلمه نوشان در فرهنگ اسم ها
اسم: نوشان (دختر) (فارسی) (تلفظ: nušān) (فارسی: نوشان) (انگلیسی: nushan) معنی: نوشاندن، شیرینی بخش، نوشانیدن، به نوشیدن واداشتن، به علاوه ( صفت فاعلی از نوش ) شیرینی بخش، نوشنده
جملاتی از کاربرد کلمه نوشان
باده می نوشند و منع باده نوشان می کنند جان بلب می آورند و دم ز عیسی می زنند
خم گردون دون لبریز خونست بکام باده نوشان واژگونست
ساقیا جام و سبو پرساز بهر دیگران بحر نوشان را چه پروا با صراحی و سبو
بنوش باده و نوشان به یاد رحمت حق که فضل بار خدا شاملست در همه حال
همه لعل نوشان نشسته ز می چکان قطره ژاله بر گل چو خوی
از او بود نوشان همه یاوری نبودش خود اندیشه ی داوری
حضور باده نوشان است و رندان جمله سرمستند نمی بینم کسی مخمور اگر یک بینم ور صد
چنان بحوصله ممتازم از قدح نوشان که درد ته خم افلاک وقف جام منست
به سه ماه شهری به تنگی رسید خبر زآن به نوشان جنگی رسید
در کوی مغانست قدح نوشان را ساغر خوش و ساغر دمادم خوشتر