نوجه

معنی کلمه نوجه در لغت نامه دهخدا

( نوجة ) نوجة. [ ن َ ج َ ] ( ع اِ ) گردباد. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). ج ، نَوْج.

معنی کلمه نوجه در فرهنگ فارسی

گرد باد . جمع نوج

جملاتی از کاربرد کلمه نوجه

اقلیت شیعه هرات که سال‌ها زیر سلطه طالبان نمی‌توانستند مراسم عزاداری را بطور علنی برگزار کنند به یکبارگی در مهم‌ترین مناطق شهر هرات هیئت‌ها و کمپ‌های عزاداری ایجاد کردند و به سینه زنی، زنجیر زنی و نوجه سرای پرداختند.