نواه

معنی کلمه نواه در لغت نامه دهخدا

نواه. [ ن َ هِن ْ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ ناهیة. رجوع به ناهیة شود.

معنی کلمه نواه در فرهنگ فارسی

جمع ناهیه است

جملاتی از کاربرد کلمه نواه

حقایق در احد کاطلاق ذاتست بمانند شجر اندر نواه است
فی وصال الحبیب انت تقیم بعد ما کنت فی نواه سقیم
مراد از رتق اجمال نبات است که قبل از غرس مکنون در نواه است
سرعتی‌زن ها: مارکوس بومه، توبیاس کریک، نواه باکسفولر، فلوریا کریج، لوکاس مازه