نو سخنی

معنی کلمه نو سخنی در لغت نامه دهخدا

نوسخنی. [ ن َ / نُو س ُ خ َ / خ ُ ] ( حامص مرکب ) نوسخن بودن. نادره گوئی. تازه گوئی. نوآوری. ابتکار و ابداع در سخنوری :
با همه نادری و نوسخنی
برنتابیم روی از آن کهنی.نظامی.

معنی کلمه نو سخنی در فرهنگ فارسی

نو سخن بودن . نادره گوئی . تازه گوئی . نو آوری .

جملاتی از کاربرد کلمه نو سخنی

با همه نادر‌ی و نو سخنی برنتابیم روی از آن کهنی