نه خرسند

معنی کلمه نه خرسند در لغت نامه دهخدا

نه خرسند. [ ن َ خ ُ س َ ] ( ص مرکب ) ناخرسند. ( یادداشت مؤلف ) :
ای بنده نوازی که کف راد تو دارد
آز دل خرسند و نه خرسند شکسته.سوزنی.

معنی کلمه نه خرسند در فرهنگ فارسی

ناخرسند ٠

جملاتی از کاربرد کلمه نه خرسند

کارها را بکشی کرد خرد بر ره ناسزا نه خرسند است
که خرسند را زندگانی خوش است نه خرسند را دل پر از آتش است
نیاید نه خرسند را خواب خوش ز خرسندی ای پیر گردن مکش
که بود جان که نه در بند وفای تو بود چه کند دل که نه خرسند جفای تو بود