جملاتی از کاربرد کلمه نه بینا
دیده جهان بین نشود جز به دوست کور بود هر که نه بینا به اوست
نه گویا ، نه بینا ، نه دانشورند نه جفت خرد، نز هنر رهبرند
تو چون نرگس همه چشمی، نه بینا چو سیسنبر همه گوشی، نه شَنْوا
نور دل از سینه سینا مجوی روشنی از چشم نه بینا مجوی
یکی ناتوان چون بود کردگار نه گویا نه بینا نه دانا به کار