نه برجای

معنی کلمه نه برجای در لغت نامه دهخدا

نه برجای. [ ن َ ب َ ] ( ص مرکب ) نابرجای. ( فرهنگ خطی ). نابجا. بی جا :
نه برجای هر کار ناسازوار
بود چون پلی ز آن سوی جویبار.اسدی.

جملاتی از کاربرد کلمه نه برجای

فتاده ز سر خود و کیش از میان نه برجای تیر و نه بر زه کمان