نفس حسی. [ ن َ س ِ ح ِس ْ سی ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مراد نفس حیوانی است که منشاء حس و حرکت است. ( فرهنگ علوم عقلی از جامعالحکمتین ص 149 و شفا ج 2 ص 635 ) : دیوی است ستمکاره نفس حسی کو مایه جهل است و بی قراری.ناصرخسرو.پیش کعبه نفس حسی بهر قربان هدیه برد پیش صدرت جان قدسی کشت و قربان تازه کرد.خاقانی.
معنی کلمه نفس حسی در فرهنگ فارسی
مراد نفس حیوانی است که منشا حس و حرکت است .
جملاتی از کاربرد کلمه نفس حسی
و نیز چون نفس ناطقه فعل از کالبد مردم پس از فعل نفس حسی هم پدید آرد دلیل همی کند که نفس ناطقه لطیفتر است و اندر بودش عالم وجود نفس ناطقه پیش از وجود نفس حسی بوده است و نفس ناطقه رئیس و مهتر است بر نفس حسّی.
پیش کعبه نفس حسی بهر قربان هدیه برد پیش صدرت جان قدسی کشت و قربان تازه کرد
دیوی است ستمگاره نفس حسی کو مایهٔ جهل است و بیفساری
راه رو تا دیو بینی با فرشته در مصاف ز امتحان نفس حسی چند باشی ممتحن
ای گرفتار نیاز و آز و حرص و حقد و مال ز امتحان نفس حسی چند باشی در وبال