نفس بهیمی
معنی کلمه نفس بهیمی در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه نفس بهیمی
دیدهٔ نفس بهیمی دوختی این جهان و آن جهان را سوختی
چون روح حقیقی را افتاد می اندر سر این نفس بهیمی را از دار در آویزید
جان غریب اندر جهان مشتاق شهر لامکان نفس بهیمی در چرا چندین چرا باشد چرا
از جمال دوست ناگه عید اکبر یافته تیغ قربان بر سر نفس بهیمی آختند
در نباتی چون رسیدی بر کمال دادمت نفس بهیمی در مثال
زورق نفس بهیمی نشدش راست ستون همچو لنگر به زمین دوخت سر از سستی باه
سخره نفس بهیمی را نزیبد تاج فقر سر که هست افسار را درخور نه جای افسر است
بگذر از نفس بهیمی ای فقیر عاشقانه دامن مردان بگیر
زرتشت مسئله نیکی و بدی را از دیدگاه فلسفی بدین صورت بیان میکند که خلقت جهان توسط خداوند انجام مییابد اما دو مینوی یا دو اصل وجود دارند که از خواص ذهن آدمی هستند. او میگوید این دو بنیاد زاده اندیشه آدمی هستند و هریک بر اندیشه و گفتار و کردار انسان اثرگذار هستند. این دو گوهر در سرشت آدمی وجود دارند و قضاوت دربارهٔ خوب و بد از این دو گوهر غیرمادی سرچشمه میگیرد. این ثنویت و دوگانگی در اخلاق و منش آدمی در مذاهب و مکتبهای فلسفی دیگر نیز وجود دارند، مانند نفس اعلی و نفس اماره، نفس انسانی و نفس بهیمی و همچنین نامهای دیگر.