نفز

معنی کلمه نفز در لغت نامه دهخدا

نفز. [ ن َ ] ( ع مص ) برجستن آهو . ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). برجستن آهو بره در دویدن. ( فرهنگ خطی ) ( از متن اللغة ). نَفَزان. ( منتهی الارب ) ( متن اللغة ). نفوز. ( متن اللغة ). || مردن. ( از المنجد ) ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ). نفزان. نفوز. ( المنجد ) ( متن اللغة ) ( اقرب الموارد ).

جملاتی از کاربرد کلمه نفز

در روز جمعه، ۲۲ ژوئیه ۲۰۱۶، در مرکز خرید المپیا در دهکدهٔ المپیک در شمال غرب شهر مونیخ آلمان، یک تیراندازی صورت گرفت که در اثر آن ۹ نفر کشته و بیش از ۳۵ نفز زخمی شدند. تیراندازی در رستوران مک‌دونالد در نزدیکی مرکز خرید آغاز شد. مسئولان عامل این واقعه را جوان ۱۸ ساله‌ای با تبار ایرانی و تبعیت آلمانی به نام علی داوود سنبلی معرفی کردند که پس از تیراندازی و گریختن از مرکز خرید، به گفته پلیس خودکشی کرد.
براساس سرشماری‌های نفوس و مسکن سال‌های ۱۳۶۵، ۱۳۷۰، ۱۳۷۵، ۱۳۸۵ این روستا به ترتیب ۱۳۳، ۱۰۸، ۱۰۶، ۸۹ خانوار و ۸۱۵، ۶۶۷، ۵۲۶، ۳۳۶ نفر جمعیت داشته‌است. در سرشماری ۱۳۸۵ از کل جمعیت آن ۱۴۸ نفر مرد و ۱۸۷ نفر زن بوده‌اند. در این سال از ۳۱۷ نفر جمعیت ۶ ساله و بالاتر آن ۲۵۵ نفر و بیش از ۸۰ درصد باسواد بوده همچنین تعداد ۶۸ نفر از مردان و ۳ نفر از زنان شاغل و فقط ۱ نفز از مردان بیکار گزارش شده‌اند.
در ۲۳ ژوئن ۲۰۱۰، لیست کاملی از کاندیدان اعلام شد: ۲۵۷۷ کاندید که ۴۰۵ نفز از آن‌ها زن هستند.