نفرین کرده
معنی کلمه نفرین کرده در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه نفرین کرده
داوود که پس از این جنگ به آوردگاه بازمیگردد این کوهستان را نفرین کرده و میگوید: «ای کوههای جِلْبُوع، شبنم و باران بر شما نبارد، و نه از کشتزارهایت هدایا بشود، زیرا در آنجا سپر جباران دور انداخته شد، سپر شائول که گویا به روغن مسح نشده بود. از خون کشتگان و از پیه جباران، کَمان یوناتان برنگردید و شمشیر شائول تهی برنگشت.»
در ۵۰۹ ق. م، پس از تجاوز سکستوس تارکوئینیوس به لوکرتیا و سرنگونی پادشاهی و تأسیس جمهوری، لوکیوس تارکوئینیوس متکبر و خانوادهاش از روم تبعید شدند، و تولیا در حالی روم را ترک کرد که در تمامی شهر مردم او را نفرین کرده دشنام میدادند و خدایان را به انتقامگیری قتل پدرش فرامیخواندند.