نفخات

معنی کلمه نفخات در لغت نامه دهخدا

نفخات. [ ن َ ف َ ] ( ع اِ ) دمیدنهای باد. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). ج ِ نفخة. رجوع به نفخة شود.

معنی کلمه نفخات در فرهنگ فارسی

دمیدنهای باد . جمع نفخه است .

جملاتی از کاربرد کلمه نفخات

به سوی بلبل بی‌وصل و نوا فصل بهار نفخات گل صد برگ سمن می‌آید
حسین از فیض سبحانی مشامی جوی روحانی که از نفخات ربانی ریاحین رضا بوئی
دم رحمانست نالان نی دم نی که هر دم میزند نفخات در وی
تا نفخات ربیع صور دمید از دهان کالبد خاک را نزل رسید از روان
شامه بگشا از پی نفخات او مات او شو مات او شو مات او
چون سخن دلکش رامین به ویس چون نفخات یمنی از اویس