معنی کلمه نغمه گر در لغت نامه دهخدا نغمه گر. [ ن َ م َ / م ِ گ َ ] ( ص مرکب ) نغمه سرا. نغمه پرداز. نغمه طراز. سراینده : بلبل نغمه گر از باغ طرب شد به سفرگوش بر نوحه زاغان به حضر بگشائید.خاقانی.
جملاتی از کاربرد کلمه نغمه گر گشته با شور حسینی، نغمه گر کسوت عباسیان کرده به بر در گلستان حقائق که خرد خاموش است بلبل نغمه گر و طوطی خوش گفتاریم گرستم زمانی بر او زار زار بران گل شدم نغمه گر چون هزار