نعیت. [ ن َ ] ( ع ص )اسب نیکو پیشی گیرنده. ( منتهی الارب ) ( از متن اللغة ) ( ناظم الاطباء ). اسب عتیق سباق که زبانها او را نعت ومدح کنند. ( از اقرب الموارد ). نعیتة. ( اقرب الموارد ) ( متن اللغة ) ( منتهی الارب ). نَعتَة. ( متن اللغة ). نعیت. [ ن َ ] ( اِخ ) ابن عمروبن مرة الیشکری ، از شعرای قرن اول هجری قمری است و تا سال 79 هَ. ق. در حیات بوده است. ( از الاعلام زرکلی ج 9 ص 13 ). رجوع به المؤتلف و المختلف آمدی ص 57 و التاج ج 1 ص 592 شود.
جملاتی از کاربرد کلمه نعیت
قال اهل اللّغة: معنی الواو فی قوله: «و بحمدک» ای سبّحتک. اللّهمّ بجمیع آلائک و بحمدک سبّحتک. و قیل: لمّا نزلت هذه السّورة، قال رسول اللَّه (ص): «قد نعیت الیّ نفسی».