معنی کلمه نعمی در لغت نامه دهخدا نعمی. [ ن ُ ما ]( ع اِ ) نعمت. تن آسانی. فراخی. دست رس نیکو. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). خفض. دعة. مال. ( اقرب الموارد ). || آنچه کرده شود از نیکوئی در حق کسی. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). || نعمی عین ؛ نعام عین. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به نعام شود.