نعل کردن

معنی کلمه نعل کردن در لغت نامه دهخدا

نعل کردن. [ ن َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) نعل بستن. نعل کوبیدن. نعل را بر سم ستور استوار ساختن. نعل زدن.
- خر کریم را نعل کردن ؛ رشوه دادن. به قاضی یا حاکم و فرمانروا رشوه دادن.

معنی کلمه نعل کردن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) نعل زدن .

جملاتی از کاربرد کلمه نعل کردن

انبردست وسیله‌ای است که از دو اهرم با یک محور تشکیل شده‌است. انبردست‌ها با طراحی‌های گوناگون و برای اهداف گوناگون طراحی شده‌اند مانند کارهای الکترونیکی، لوله‌کشی، سیم‌کشی و حتی نعل کردن اسب. در واقع طیف وسیعی از وسایل در خانواده انبردست‌ها قرار می‌گیرند و کارهایی از جمله لخت‌کردن و بریدن انواع سیم برق تا گرفتن وسایل و بریدن و خرد کردن آنها را انجام می‌دهند؛ که امروزه نوع برقی آن نیز به ویژه در صنعت موجود است.