نعل در

معنی کلمه نعل در در لغت نامه دهخدا

نعل در. [ ن َ ل ِ دَ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) سکه آهنی که بر در زنند و حلقه بدان پیوسته شود. ( آنندراج ) :
کارها محکم میان بهر گشایش بسته اند
از تمنای گشودن نعل در در آتش است.تأثیر ( آنندراج ).

معنی کلمه نعل در در فرهنگ فارسی

سک. آهنی که بر در زنند و حلقه بدان پیوسته شود .

جملاتی از کاربرد کلمه نعل در

گریبان می‌درم چون صبح و برمی‌آیم از مستی چه سازم نعل در آتش ز افسون دم سردم
ازان لعل را نعل در آتش است که جا لعل را در بدخشان خوش است
در نهانخانهٔ عِشرت صَنَمی خوش دارم کز سرِ زلف و رُخَش، نعل در آتش دارم
شعله پا در رکاب شمع را آن رتبه نیست نعل در آتش بود جای دگر پروانه را
به‌طور کلی اجرای کش کشیدن چوبی در شروع کار و سپس استقرار تیرهای عمودی در خزانه تیر افقی و استفاده از تیرهای افقی در ناحیه زیر پنجره و همچنین در سطح تیر نعل در گاه پنجره یا در ورودی به شکل پشت تا پشت طول و عرض فضا سبب کلاف بندی بسیار اصولی و در واقع اجرای کامل ضد زلزله در اسکلت تله بست ساختمان آجری یا خشتی و حتی ساختمان‌های چوبی سنتی می‌شود.
حلقه خط می گذارد زان عذار آتشین نعل در آتش سمند خوش عنان حسن را
ابرش سرکش توکش جهد از نعل آتش من دلسوخته را نعل در آتش دارد
ز اشتیاق سمش رفته نعل در آتش شکال از آرزوی دست بوس او برپاست
برای دوستی حادثات با خصمت کناد نعل در آتش زمانه توسن
یک نعل بر اَبرَشم ندادی صد نعل در آتشم نهادی
می گذارد نعل در آتش هلال جام را از طراوت گرچه سازد خاک را تر ماهتاب