نظر بسته

معنی کلمه نظر بسته در لغت نامه دهخدا

نظربسته. [ن َ ظَ ب َ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ) نابینا :
شد آورد شاه نظربسته را
مهی از دم اژدها رسته را.نظامی.

معنی کلمه نظر بسته در فرهنگ فارسی

نابینا

جملاتی از کاربرد کلمه نظر بسته

شود ز روزن و در خانه ها غبارآلود صفای سینه به پوشیدن نظر بسته است
یارم چو به خنده شکر بسته گشاید وای آنکه به سویش نظر بسته گشاید
خانه دل به صفا از نظر بسته بود فیض در کعبه مجاور ز در بسته بود
قرب اگر می طلبی پاس نظر دار که باز بر سر دست شهان از نظر بسته بود
فرایندی اتوماتیک است که داده‌ها را به مجموعه و دسته‌هایی که اعضای آن‌ها مشابه‌اند تقسیم می‌کند. شباهت مورد نظر بسته به کاربرد و نتیجه و نوع تحلیل متغیر است.
در وادیی که خلق نظر بسته می روند باریک تر ز موی میان است راه من
که شب گشت و راه نظر بسته شد برویم دگر باره، در بسته شد
جمعی که نظر بسته گذشتند ازین باغ انصاف توان داد که از دیده ورانند
گرچه شهباز نظر بسته است از شرم و حیا هر کجا باشد نظربازی، شکار چشم توست
به انجام شغلی کمر بسته ام پی نظم کاری نظر بسته ام
چه شرم است با عشقبازان که نرگس نظر بسته از خاک مجنون برآید