نظامی عروضی. [ ن ِ ی ِ ع َ ] ( اِخ ) احمدبن عمربن علی سمرقندی ، مکنی به ابوالحسن و ملقب به نظام الدین یا نجم الدین و معروف به نظامی عروضی ، از نویسندگان و شاعران قرن ششم هجری قمری است ، وی در اواخر قرن پنجم در سمرقند ولادت یافت. پس از تحصیلات مقدماتی در سالهای 504-506 عزم خراسان کرد، در آنجا به خدمت عمر خیام و امیر معزی رسید،وی به دربار ملوک آل شنسب وابسته بود و سالها مداحی شاهان آن سلسله می کرد و کتاب معروف خویش مجمعالنوادر، مشهور به چهارمقاله را به نام ابوالحسن حسام الدین علی بن فخرالدوله مسعود برادرزاده ملک شمس الدین محمدپادشاه غوری تألیف کرد، چهار مقاله که اسم اصلی آن مجمعالنوادر است از متون ادبی مهم زبان فارسی است ودر حدود سالهای 551-552 تألیف شده است. او راست : ایا بدیع زمانه که در سخا و هنر ترا نظیر ندانیم جز نیا و پدر چو هفت هشت حریفیم در یکی خانه شناخته به خراسان به هفت هشت هنر دبیر و شاعر و درزی ، طبیب و دانشمند ادیب و نحوی و قوال و گازر، آهنگر سه چاره گنده نیکو در اوفتاده ستند ز باده های گران مست گشته جای دگر شرابمان برسیده ست و ما ز اندیشه بمانده ایم سرانگشتها به دندان در به یک دو دور دگر هر سه چار گاده شوند به پنج شش من می هفت هشت بنده بخر. ( از تاریخ ادبیات در ایران دکتر صفا ج 2 ص 961 ) ( لباب الالباب چ نفیسی ص 695 ).
معنی کلمه نظامی عروضی در فرهنگ فارسی
ابوالحسن نظام الدین یا نجم الدین احمد بن عمر بن علی سمرقندی مشهور به نظامی عروضی . نویسنده و شاعر قرن ششم هجری . در اواخر قرن پنجم در سمرقند ولادت یافت و پس از تحصیلات مقدماتی به خراسان رفت . و بدیدار خیام و معزی نایل شد . نظامی عروضی به دربار ملوک آل شنسب وابسته بود و سالها مداحی شاهان آن سلسه میکرد و کتاب مجمع - النوادر مشهور به چهار مقاله را بنام فخر الدوله مسعود برادر زاده ملک شمس الدین محمد غوری تالیف کرد . این کتاب بین سالهای ۵۵۱ و ۵۵۲ هجری تالیف شده و مطالب آن بیان شرایطی است که در چهار طبقه از مردم - که بزعم مصنف پادشاهان محتاج بدیشان میباشند یعنی - دبیر شاعر منجم طبیب - باید مجتمع باشد . در عین حال بسیاری از مطالب تاریخی و تراجم مشاهیر اعلام را که در کتب ادبی و تاریخی دیگر یافت نمیشود نیز شامل است . احمد بن عمر بن علی سمرقندی مکنی به ابوالحسن و ملقب به نظام الدین یا نجم الدین و معروف به نظامی عروضی از نویسندگان و شاعران قرن ششم است وی در اواخر قرن پنجم در سمرقند ولادت یافت ٠ پس از تحصیلات مقدماتی در سالهای ۵٠۶ - ۵٠۴ عزم خراسان کرد در آنجا به خدمت عمر خیام و امیر معزی رسید وی به دربار ملوک آل شنسب وابسته بود و سالها مداحی شاهان آن سلسله می کرد و کتاب معروف خویش مجمع النوادر مشهور به چهار مقاله را به نام ابوالحسن حسام الدین علی بن فخر الدوله مسعود برادر زاد. ملک شمس الدین محمد پادشاه غوری تالیف کرد چهار مقاله که اسم اصلی آن مجمع النوادر است از متون ادبی مهم زبان فارسی است و در حدود سالهای ۵۵۲ - ۵۵۱ تالیف شده است ٠
جملاتی از کاربرد کلمه نظامی عروضی
حنظلهٔ بادغیسی، شاعر پارسیسرای قرن سوم هجری قمری و یکی از نخستین شاعران و گویندگان شعر پارسی است که در عهد طاهریان میزیستهاست. نظامی عروضی از قول احمد بن عبدالله خجستانی «دیوان» شعری به وی نسبت میدهد. از اشعار وی تنها پنج بیت شامل یک قطعهٔ دو بیتی و یک مفرد به دست آمدهاست.
در کتابهای کهنی که زندگی خیام و کارهای او را بیان کردهاند، اختلافهای بسیاری، بهویژه در تاریخ تولد و مرگ او وجود دارد. نخستین منبعی که بهطور گسترده خیام را معرفی کردهاست، چهار مقالهٔ نظامی عروضی، نوشتهشده نزدیک ۵۵۰ قمری است. دومین زندگینامهٔ خیام را ابوالحسن علی بیهقی، در ۵۵۶ قمری، در کتاب تتمهٔ صوان الحکمه یا تاریخ الحکما نوشتهاست. نظامی عروضی و ابوالحسن بیهقی، هردو هم دوره خیام بوده و او را از نزدیک دیدهاند.
۲. نظامی عروضی سمرقندی (۱۳۳۱)، چهار مقاله، تهران: دانشگاه تهران
در اوایل دوران زندگی خیام، ابن سینا و ابوریحان بیرونی به پایانِ عمر خود رسیده بودند. نظامی عروضی سمرقندی او را «حجة الحق» و ابوالفضل بیهقی «امام عصر خود» لقب دادهاند. از خیام به عنوان جانشین ابنسینا و استاد بیبدیلِ فلسفه طبیعی (مادی) ریاضیات، منطق و متافیزیک یاد میکنند.
حُییّ بن قتیبه به گزارش نظامی عروضی عامل توس — و بهگمان بهتر، عامل خراج توس — در روزگار فردوسی بودهاست. او به فردوسی مال و متاع بخشیده و او را از پرداخت خراج زمین معاف داشتهاست. فردوسی او را بهگرمی میستاید و او را «آزاده» مینامد.
مرگ او پیش از درگذشت ابوطاهر خسروانی بودهاست. آگاهیای از او در دست نیست، تنها در لبابالالباب محمد عوفی و مجمعالفصحا و چند جای دیگر از شعر او شاهد آورده شدهاست و نیز در چهار مقاله نظامی عروضی از او نام برده شدهاست.
مقالة سوم از چهار مقاله نظامی عروضی (ص ۸۷) نیز با نقل عباراتی از التفهیم آغاز شدهاست.
شاید بتوان قدیمترین تذکرهٔ شاعران فارسیزبان را که به زبان فارسی تألیف شده، مقالهٔ دوم کتاب «مجمع النوادر یا چهار مقالهٔ» نظامی عروضی سمرقندی دانست. این کتاب در سال ۵۵۰ هجری قمری تألیف شده و مقالهٔ دوم آن در «ماهیت شاعری» است و در آن به طریق حکایت، ذکری از شاعران رفته و برخی اشعار آنان به تناسب ذکر شدهاست.