نظامان

معنی کلمه نظامان در لغت نامه دهخدا

نظامان. [ن ِ ] ( ع اِ ) به صیغه تثنیه ، دو خط سپید رشته وار که از دم تا گوش ماهی و سوسمار امتداد دارد. ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). و نیز رجوع به نظام شود.

جملاتی از کاربرد کلمه نظامان

مرحله ۲:وهان که متوجه مانور عظیم سواره نظام مسلمانان شد، به سواره نظامان خود دستور داد که با هم جمع شوند، اما به اندازه کافی سریع نبود. قبل از اینکه وهان بتواند گروه های سواره نظام سنگین ناهمگون خود را سازماندهی کند، خالد بن ولید سواره نظام خود را برای حمله به اسکادران های متمرکز سواره نظام بیزانسی، در حالی که هنوز در حال حرکت بودند، از جلو و جناح بر روی آنها می کوبید. سواره نظام سنگین ارتش بیزانس زودی شکست خورده و به سمت شمال پراکنده شد و پیاده نظامان را به سرنوشت خود واگذار کرد.
مرحله ۱:خالد بن ولید دستور حمله عمومی به جبهه بیزانس را صادر کرد و سواره نظامان تندرو خود را به دور جناح چپ بیزانس تاخت. بخشی از سواره نظام او با سواره نظام جناح چپ ارتش بیزانس درگیر شد در حالی که بقیه آنها به عقب پیاده نظام جناح چپ بیزانس حمله کردند. در همین حال، جناح راست مسلمانان از جلو به آن فشار می آورد. تحت حمله دو طرفه، جناح چپ بیزانسی عقب افتاد و سقوط کرد و دوباره به مرکز چپ بیزانسی سقوط کرد و آن را تا حد زیادی به هم ریخت. سواره نظام باقی مانده مسلمانان سپس به سواره نظام جناح چپ بیزانسی در عقب حمله کردند در حالی که نیمی دیگر از سواره نظام مسلمان از جلو نگه داشته شدند و آنها را از میدان نبرد به سمت شمال هدایت کردند.
مرحله ۳:در حالی که سواره نظام بیزانسی کاملاً شکست خورده بود، خالد بن ولید به سمت مرکز چپ ارتش بیزانس چرخید، که قبلاً حمله دو طرفه پیاده نظام مسلمانان را در اختیار داشت. مرکز چپ بیزانس در پشت خود توسط سواره نظامان تندرو خالد بن ولید مورد حمله قرار گرفت و سرانجام شکسته شد.