نظام الدوله

معنی کلمه نظام الدوله در لغت نامه دهخدا

نظام الدوله. [ ن ِ مُدْ دَ / دُو ل َ / ل ِ ] ( اِخ ) محمودبن محمد بغراخان ، مکنی به ابوالقاسم خواهرزاده سلطان سنجر است ، وی پس از اسارت خال خود به دست غزان به تخت سلطنت نشست. رجوع به تاریخ ادبیات در ایران دکتر صفا ج 2 ص 630 و نیز رجوع به محمودبن محمد شود.

معنی کلمه نظام الدوله در فرهنگ فارسی

حاجی محمد حسین خان صدر اصفهانی ( ف. ۱۲۳۹ ه.ق . ) . وی در ۱۲۲۱ بمنصب استیفای ممالک محروسه ( ایران ) رسید و در ۱۲۲۸ بنظم فارس مامور و به نظام الدوله ملقب شد و پسرش عبدالله خان امین الدوله لقب گرفت و چون بعد از مرگ میرزا شفیع صدراعظم شد به صدر ملقب گردید .
محمود بن محمد بغراخان مکنی به ابوالقاسم خواهر زاد. سلطان سنجر است وی پس از اسارت خال خود بدست غزان به تخت سلطنت نشست ٠

جملاتی از کاربرد کلمه نظام الدوله

در قحطی سال ۱۸۷۱ میلادی مجلس اعانه ای برای مبارزه با گرسنگی و بیماری در پایتخت تشکیل داد و حتی از مال شخصی خود برای اطعام فقرا دریغ نکرد. نکته جالب در هنگامه این قحطی احتکار و گران‌فروشی غله شهر توسط دو تن از تأمین کنندگان عمده آن یعنی معیرالممالک نظام الدوله و ملاعلی کنی بود.