معنی کلمه نصیحت پذیر در لغت نامه دهخدا
نصیحت پذیران به اندرز شاه
سوی شهر پوشیده جستند راه.نظامی.برو دستگیر ای نصیحت پذیر
نه خود را بیفکن که دستم بگیر.سعدی.
نصیحت پذیر
نصیحت پذیران به اندرز شاه
سوی شهر پوشیده جستند راه.نظامی.برو دستگیر ای نصیحت پذیر
نه خود را بیفکن که دستم بگیر.سعدی.
معنی کلمه نصیحت پذیر در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه نصیحت پذیر
ای پیر سالخورده به تدبیر پیر باش وای نوجوان جوان نصیحت پذیر باش
گرت هست گوش نصیحت پذیر شوی بهره ور از بیان صغیر
در عشق آن پری چه ملامت کنی مرا دیوانه چون ز عقل نصیحت پذیر نیست
غرض مشنو از من نصیحت پذیر تو را در نهان دشمن است این وزیر
هر دل که شد به گوشهٔ چشم وی آشنا یک سو نهاد گوش نصیحت پذیر را