معنی کلمه نساییده در لغت نامه دهخدا نساییده. [ ن َ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) نسائیده. ناسائیده. نسابیده. ناساییده.
جملاتی از کاربرد کلمه نساییده این غذا که مواد اولیهٔ آن کشک یا قروت بیرجندی، گردو، روغن، پیاز و ادویه است؛ در درمان کم خونی بسیار مفید است. کشک بنفش به دو صورت پودر شده و نساییده در بازار موجود است.