نسامه

معنی کلمه نسامه در لغت نامه دهخدا

( نسامة ) نسامة. [ ن َ م َ ] ( ع مص ) زهیدن آب از زمین. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). گویند: نسمت الارض نسامةً؛ زهید آب آن زمین. ( ناظم الاطباء ). || به سپل زدن شتر زمین را. || متغیر گردیدن چیزی. ( از منتهی الارب ).

معنی کلمه نسامه در فرهنگ فارسی

زهیدن آب از زمین . گویند : نسمت الارض نسامه : زهید آب آن زمین . یا به سپل زدن شتر زمین را . یا متغیر گردیدن چیزی .

جملاتی از کاربرد کلمه نسامه

تپه نسامه کش در قسمت جنوب غرب روستای اناده یکی از جاذبه‌های دیدنی دیگر روستای اناده محسوب می‌گردد که در قسمت غربی آن گیاه‌های کمرگل روییده‌است که صبح‌های تابستان افراد زیادی برای چیدن این گیاه وحشی به آنجا مراجعه می‌کنند.